امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sun

sʌn sʌn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    sunned
  • شکل سوم:

    sunned
  • سوم‌شخص مفرد:

    suns
  • وجه وصفی حال:

    sunning
  • شکل جمع:

    suns

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun singular uncountable A1
نجوم خورشید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- I love lying on the beach and basking in the sun's heat.
- من عاشق دراز کشیدن در ساحل و گرم شدن با گرمای خورشید هستم.
- After days of rain, it was a welcome sight to see the sun shining brightly again.
- پس‌از روزهای بارانی، دیدن دوباره‌ی تابش خورشید بسیار خوشایند بود.
noun singular uncountable
آب‌و‌هوا آفتاب، نور خورشید link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی آب‌و‌هوا

مشاهده
- Don't forget to put on sunscreen before going out in the strong summer sun.
- استفاده از کرم ضدآفتاب را قبل‌از بیرون رفتن در آفتاب شدید تابستان فراموش نکنید.
- to lie in the sun
- در آفتاب خوابیدن
verb - intransitive verb - transitive
در معرض آفتاب قرار دادن، آفتاب گرفتن
- Every morning he sunned himself on the beach.
- هر صبح در ساحل آفتاب می‌گرفت.
- She sat on the balcony and sunning.
- در بالکن نشسته بود و آفتاب می‌گرفت.
abbreviation
یکشنبه
- The forecast predicts sunny and warm temperatures on Sun!
- هواشناسی هوای آفتابی و گرمی را در روز یکشنبه پیش‌بینی می‌کند!
- Let's have a picnic in the park next Sun!
- بیایید یکشنبه‌ی آینده برای پیک‌نیک به پارک برویم!
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sun

  1. noun The star that is the source of light and heat for the planets in the solar system
    Synonyms:
    star sol sunlight day-star solar disk solar orb eye of heaven great luminary light of the day lamp of the day aubade source of light giver of light bask apollo daylight sunshine favorable position sun favorable situation flare reward prominence shine on-earth terrestrial mundane sunrise tan
  1. noun First day of the week; observed as a day of rest and worship by most Christians
    Synonyms:
    sunday Lord's Day dominicus
  1. verb Expose one's body to the sun
    Synonyms:
    sunbathe insolate solarize solarise
  1. adjective
    Synonyms:
    solar

Idioms

  • place in the sun

    جای برجسته یا مورد‌علاقه، موقعیت خوب

سوال‌های رایج sun

معنی sun به فارسی چی میشه؟

کلمه "sun" در زبان انگلیسی به معنای "خورشید" است. خورشید یک ستاره است که در مرکز منظومه شمسی قرار دارد و به عنوان منبع اصلی نور و گرما برای زمین شناخته می‌شود. در اینجا به بررسی معانی، توضیحات و نکات جالب درباره خورشید می‌پردازیم.

معانی و توضیحات

1. تعریف علمی: خورشید یک ستاره کلاس G2V است که حدود ۴.۶ میلیارد سال پیش تشکیل شده است. این ستاره عمدتاً از هیدروژن و هلیوم تشکیل شده و در هسته خود فرآیند همجوشی هسته‌ای را انجام می‌دهد که منجر به تولید انرژی و نور می‌شود.

2. نقش در زندگی زمین: خورشید به عنوان منبع اصلی انرژی برای زندگی روی زمین عمل می‌کند. نور خورشید باعث رشد گیاهان از طریق فرآیند فتوسنتز می‌شود و اکسیژن را تولید می‌کند که برای تنفس موجودات زنده ضروری است. همچنین، حرارت خورشید دما را در زمین تنظیم می‌کند و به ایجاد شرایط مناسب برای زندگی کمک می‌کند.

3. چرخه‌های طبیعی: خورشید مسئول بسیاری از چرخه‌های طبیعی در زمین است. به عنوان مثال، چرخه شب و روز، فصول سال و الگوهای آب و هوایی به فعالیت خورشید وابسته است. تغییرات در تابش خورشید می‌تواند تأثیرات قابل توجهی بر روی اقلیم زمین داشته باشد.

نکات جالب

1. فاصله از زمین: خورشید تقریباً ۱۵۰ میلیون کیلومتر از زمین فاصله دارد. این فاصله به قدری زیاد است که نور خورشید حدود ۸ دقیقه و ۲۰ ثانیه طول می‌کشد تا به زمین برسد.

2. اندازه و حجم: خورشید بزرگترین جسم آسمانی در منظومه شمسی است و حدود ۱.۳ میلیون بار بزرگتر از زمین است. اگر زمین را به صورت یک توپ تنیس در نظر بگیریم، خورشید به اندازه یک توپ فوتبال خواهد بود.

3. حرارت و دما: دمای سطح خورشید تقریباً ۵۵۰۰ درجه سلسیوس است، در حالی که دمای هسته آن به حدود ۱۵ میلیون درجه سلسیوس می‌رسد. این دماها باعث می‌شوند که خورشید بتواند انرژی کافی برای روشنایی و گرمایی که به زمین می‌رسد تولید کند.

4. سیکل خورشید: خورشید در یک چرخه ۱۱ ساله فعالیت دارد که در آن تعداد لکه‌های خورشیدی و طوفان‌های مغناطیسی تغییر می‌کند. این فعالیت‌ها می‌توانند بر روی ارتباطات رادیویی و سیستم‌های ماهواره‌ای زمین تأثیر بگذارند.

5. فرهنگ و اسطوره‌ها: خورشید در بسیاری از فرهنگ‌ها و اسطوره‌ها اهمیت ویژه‌ای دارد. در برخی از تمدن‌ها، خورشید به عنوان یک خدای قدرتمند پرستش می‌شد. به عنوان مثال، در فرهنگ مصری، خدای خورشید "رع" نامیده می‌شد و در فرهنگ‌های مختلف دیگر نیز نمادهایی مرتبط با خورشید وجود دارد.

ارجاع به لغت sun

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sun» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sun

لغات نزدیک sun

پیشنهاد بهبود معانی