با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sunbeam

ˈsʌnbiːm ˈsʌnbiːm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sunbeams

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پرتو آفتاب، تیغ آفتاب، پرتو خورشید، نور خورشید
- The sunbeam danced on the surface of the water.
- پرتو خورشید روی سطح آب تکان می‌خورد.
- The sunbeam peeked through the curtains, warming the room gently.
- پرتو آفتاب از لابه‌لای پرده‌ها عبور می‌کرد و اتاق را آرام‌آرام گرم کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sunbeam

  1. noun A ray of sunlight
    Synonyms: sunray

ارجاع به لغت sunbeam

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sunbeam» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sunbeam

لغات نزدیک sunbeam

پیشنهاد بهبود معانی