با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sunday

ˈsʌndeɪ ˈsʌndeɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A1
تقویم یکشنبه (دومین روز هفته در گاه‌شماری خورشیدی و آخرین و هفتمین روز هفته در گاه‌شماری میلادی که در کشورهای اروپایی و آمریکایی تعطیل رسمی هفتگی است)
- Sunday is my favorite day of the week because I get to relax and spend time with family.
- یکشنبه روز مورد علاقه‌ی من در هفته است زیرا می‌توانم استراحت کنم و با خانواده وقت بگذرانم.
- I usually sleep in on Sunday mornings.
- معمولاً صبح‌های یکشنبه می‌خوابم.
adjective
مربوط به یکشنبه
- a Sunday picnic
- پیک‌نیک روز یکشنبه
- The Sunday newspaper is filled with interesting articles.
- روزنامه‌ی یکشنبه پر از مطالب جالب است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد Sunday

  1. noun United States evangelist (1862-1935)
    Synonyms: first day, day-off, Lord's Day, Billy Sunday, lord's day, dominicus, sun, william ashley sunday

ارجاع به لغت Sunday

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Sunday» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sunday

لغات نزدیک Sunday

پیشنهاد بهبود معانی