با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Supportable

səˈpɔːrtəbl̩ səˈpɔːtəbl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
قابل‌تحمل، حمایت‌کردنی، تاب‌آوردنی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد supportable

  1. adjective Capable of being borne though unpleasant
    Synonyms: bearable, endurable, sustainable, tolerable, sufferable

ارجاع به لغت supportable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «supportable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/supportable

لغات نزدیک supportable

پیشنهاد بهبود معانی