امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sweet

swiːt swiːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sweets
  • صفت تفضیلی:

    sweeter
  • صفت عالی:

    sweetest

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective A1
شیرین، خوش، مطبوع، دلنشین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- sweet wine
- شراب شیرین
- These dates are very sweet.
- این خرماها خیلی شیرین‌اند.
- sweet praise
- تعریف خوشایند
- ... for it has life and sweet life is good
- ... که جان دارد و جان شیرین خوش است
- the sweet sounds of Mozart
- نواهای دل‌انگیز موتزارت
- a sweet girl
- دختری دلنشین
- a sweet kiss
- بوسه‌ی دلچسب
- the sweet smell of this soap
- بوی مطبوع این صابون
- a sweet revenge
- انتقام لذت‌بخش
- sweet water
- آب شیرین
- sweet cider
- آب سیب بی‌الکل
نمونه‌جمله‌های بیشتر
adverb
شیرین، خوشایند
noun countable
شیرینی، دسر، آبنبات
- I love sweets.
- خوراک‌های شیرین را خیلی دوست دارم.
- the sweets of victory
- خرسندی‌های پیروزی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sweet

  1. adjective sugary
    Synonyms:
    candied candy-coated cloying delicious honeyed like candy like honey luscious nectarous saccharine sugar-coated sugared sweetened syrupy toothsome
    Antonyms:
    acid bitter salty sour
  1. adjective friendly, kind
    Synonyms:
    affectionate agreeable amiable angelic appealing attractive beautiful beloved charming cherished companionable considerate darling dear dearest delectable delicious delightful dulcet engaging fair generous gentle good-humored good-natured heavenly lovable loving luscious mild mushy patient pet pleasant pleasing precious reasonable saccharine sweet-tempered sympathetic taking tender thoughtful treasured unselfish winning winsome
    Antonyms:
    mean unfriendly unpleasant
  1. adjective nice-smelling
    Synonyms:
    ambrosial aromal aromatic balmy clean fragrant fresh new perfumed perfumy pure redolent savory scented spicy sweet-smelling wholesome
    Antonyms:
    malodorous stinking stinky unpleasant
  1. adjective nice-sounding
    Synonyms:
    dulcet euphonic euphonious harmonious mellifluous mellow melodic melodious musical orotund rich rotund silver-tongued silvery smooth soft sonorous soothing sweet-sounding tuneful
    Antonyms:
    cacophonous discordant ugly
  1. noun sugary food
    Synonyms:
    bonbon candy chocolate confection confectionery confiture delight dessert enjoyment final course gratification joy pleasure pudding snack sugarplum sweetmeat

Idioms

  • be sweet on

    (عامیانه) عاشق کسی بودن

  • keep someone sweet

    خوشحال یا خرسند نگاه‌داشتن، موجبات رضایت کسی را فراهم آوردن

لغات هم‌خانواده sweet

  • adjective
    sweet

سوال‌های رایج sweet

معنی sweet به فارسی چی میشه؟

کلمه "sweet" در زبان انگلیسی به معنای شیرین است و کاربردهای متنوعی دارد. این واژه به‌طور کلی به طعم و مزه‌ای اشاره دارد که معمولاً در میوه‌ها، دسرها و مواد غذایی شیرین وجود دارد. با این حال، "sweet" به معنای عاطفی و توصیف شخصیت نیز به‌کار می‌رود. در ادامه به بررسی معانی، کاربردها و نکات جالب مربوط به این کلمه پرداخته می‌شود.

معانی و کاربردها

1. طعم و مزه:

"Sweet" به‌عنوان صفتی برای توصیف طعم‌هایی که قند و شیرینی دارند، استفاده می‌شود. مثلاً می‌توان گفت "این دسر خیلی شیرین است."

2. عاطفی و شخصیت:

این کلمه همچنین برای توصیف افراد با ویژگی‌های مثبت و مهربان به‌کار می‌رود. به‌عنوان مثال، می‌توان گفت "او یک دختر شیرین‌زبان است" که به معنای مهربانی و دلگرمی اوست.

3. دوستانه و محبت‌آمیز:

"Sweet" در مکالمات غیررسمی ممکن است برای نشان دادن محبت یا دوستی به‌کار برود. مثلاً، فردی ممکن است به دوستش بگوید: "تو خیلی شیرینی!" که نشان‌دهنده نزدیکی و محبت است.

4. شیرینی‌های غذایی:

در فرهنگ‌های مختلف، شیرینی‌ها و دسرهای متنوعی وجود دارد که به‌عنوان "sweet" شناخته می‌شوند. شکلات، کیک، بستنی و انواع میوه‌ها نمونه‌هایی از این شیرینی‌ها هستند.

5. موسیقی و هنر:

در هنر و موسیقی، "sweet" می‌تواند به توصیف صداها یا نت‌های ملایم و دلنشین نیز اشاره کند. مثلاً یک آهنگ ملایم ممکن است به‌عنوان "a sweet melody" توصیف شود.

نکات جالب

- تاریخچه واژه: واژه "sweet" از زبان انگلیسی باستان "swete" برگرفته شده است و ریشه‌ای در زبان‌های ژرمنی دارد. این واژه به مرور زمان به شکل کنونی خود تغییر کرده است.

- استفاده در اصطلاحات: واژه "sweet" در اصطلاحات مختلفی به‌کار می‌رود. به‌عنوان مثال، "sweetheart" به معنای عشق یا معشوق است و "sweet tooth" به معنای علاقه به شیرینی و دسرها اشاره دارد.

- تضاد با "sour": واژه "sweet" معمولاً در تضاد با "sour" (ترش) قرار می‌گیرد. این تضاد در توصیف طعم‌ها و مزه‌ها بسیار رایج است و به فهم بهتر مزه‌ها کمک می‌کند.

- کاربرد در فرهنگ‌های مختلف: در بسیاری از فرهنگ‌ها، شیرینی به‌عنوان نماد خوشحالی و جشن‌ها شناخته می‌شود. به‌عنوان مثال، در مراسم عروسی یا تولد، دسرهای شیرین معمولاً نقش مهمی دارند.

- تأثیر بر احساسات: تحقیقات نشان داده است که غذاهای شیرین می‌توانند احساس شادی و رضایت را افزایش دهند. به همین دلیل، بسیاری از افراد در زمان‌های استرس‌زا به سمت مصرف شیرینی‌ها گرایش پیدا می‌کنند.

ارجاع به لغت sweet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sweet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sweet

لغات نزدیک sweet

پیشنهاد بهبود معانی