با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Swum

swʌm swʌm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • مصدر:

    swim
  • گذشته‌ی ساده:

    swam
  • سوم شخص مفرد:

    swims
  • وجه وصفی حال:

    swimming

معنی و نمونه‌جمله‌ها

شکل سوم فعل swim
- He had never swum in such cold water before.
- او تابه‌حال در چنین آب سردی شنا نکرده بود.
- She has swum in the ocean every summer since childhood.
- او از کودکی هر تابستان در اقیانوس شنا کرده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد swum

  1. verb Be covered with or submerged in a liquid
    Synonyms: paddled, floated, spun, drowned, whirled, moved, swirled, reeled, slipped, dipped, glided
    Antonyms: sunk

ارجاع به لغت swum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «swum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/swum

لغات نزدیک swum

پیشنهاد بهبود معانی