امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sycophant

ˈsɪkəfənt ˈsɪkəfənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sycophants

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable formal
(آدم) چاپلوس، متملق، انگل، چرب‌زبان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- It's hard to trust someone who is always acting like a sycophant.
- سخت است اعتماد به کسی که همیشه شبیه به آدم‌های چاپلوس رفتار می‌کند.
- The politician surrounded himself with sycophants who praised his every move.
- این سیاست‌مدار دور خود را با افراد متملقی احاطه کرد که هر حرکت او را تحسین می‌کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sycophant

  1. noun person who caters to another
    Synonyms:
    adulator backscratcher backslapper bootlicker brownnoser doormat fan fawner flatterer flunky groupie groveler handshaker hanger-on lackey minion parasite politician puppet slave

ارجاع به لغت sycophant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sycophant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sycophant

لغات نزدیک sycophant

پیشنهاد بهبود معانی