با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sycophant

ˈsɪkəfənt ˈsɪkəfənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sycophants

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable formal
(آدم) چاپلوس، متملق، انگل، چرب‌زبان
- It's hard to trust someone who is always acting like a sycophant.
- سخت است اعتماد به کسی که همیشه شبیه به آدم‌های چاپلوس رفتار می‌کند.
- The politician surrounded himself with sycophants who praised his every move.
- این سیاست‌مدار دور خود را با افراد متملقی احاطه کرد که هر حرکت او را تحسین می‌کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sycophant

  1. noun person who caters to another
    Synonyms: adulator, backscratcher, backslapper, bootlicker, brownnoser, doormat, fan, fawner, flatterer, flunky, groupie, groveler, handshaker, hanger-on, lackey, minion, parasite, politician, puppet, slave

ارجاع به لغت sycophant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sycophant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sycophant

لغات نزدیک sycophant

پیشنهاد بهبود معانی