با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Syndactyl

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

به این شکل نیز نوشته می‌شود: syndactyle

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun countable
پزشکی جانورشناسی پیوسته‌انگشت، چسبیده‌انگشت، سینداکتیل
- syndactyl monkey
- میمون پیوسته‌انگشت
- The syndactyle struggled to perform everyday tasks with ease
- این چسبیده‌انگشت سعی می‌کرد کارهای روزمره را به‌آسانی انجام دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت syndactyl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «syndactyl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/syndactyl

لغات نزدیک syndactyl

پیشنهاد بهبود معانی