امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Syphon

    ˈsaɪfn ˈsaɪfn
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      syphoned

    • شکل سوم:

      syphoned

    • سوم‌شخص مفرد:

      syphons

    • وجه وصفی حال:

      syphoning

    • شکل جمع:

      syphons

    معنی

    noun
    ( siphon =) سیفون

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد syphon

    1. noun A tubular organ in an aquatic animal (especially in mollusks) through which water can be taken in or expelled
      Synonyms:
      siphon
    1. verb Convey, draw off, or empty by or as if by a siphon
      Synonyms:
      siphon siphon-off

    ارجاع به لغت syphon

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «syphon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/syphon

    لغات نزدیک syphon

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return