امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tai

American: ˈtaɪ British: tʰai
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun adjective
(شاخه‌ای از زبان‌های Sino-Tibetan که شامل زبان Thai نیز می‌شود) زبان تای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun adjective
(شخص) تای زبان، کسی که زبان بومی او تای است (به‌ویژه در کشور تایلند)
noun adjective
وابسته به زبان و مردم تای
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tai

  1. adjective Of or relating to Thailand
    Synonyms:
    thai siamese
  1. adjective Of or relating to the languages of the Thai people
    Synonyms:
    thai siamese
  1. noun A native or inhabitant of Thailand
    Synonyms:
    thai siamese

ارجاع به لغت tai

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tai» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tai

لغات نزدیک tai

پیشنهاد بهبود معانی