با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Take Care Of

teɪk kɛr ʌv teɪk keə ɒv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

idiom idiomatic phrase phrase B1
مراقبت کردن (از)، مواظب (کسی یا چیزی) بودن، نگه‌داری کردن (از)
- She needs to start taking care of herself instead of relying on others.
- او باید به جای تکیه بر دیگران، مراقبت از خود را آغاز کند.
- Take care of yourself and make sure you get enough rest.
- مواظب خودتان باشید و اطمینان حاصل کنید که به اندازه‌ی کافی استراحت می‌کنید.
phrase C1
رسیدگی کردن، سروسامان دادن
- He offered to take care of [=pay] the bill.
- او پیشنهاد داد که به این صورت‌حساب رسیدگی کند [آن را پرداخت کند].
- My assistant takes care of all our travel arrangements.
- دستیار من همه‌ی مقدمات سفرمان را سروسامان می‌دهد.
idiom
رسیدگی کردن، برطرف کردن، برعهده داشتن
- Let's work together to take care of any issues that arise.
- بیایید با هم کار کنیم تا مشکلاتی که پیش می‌آید را برطرف کنیم.
- Don't worry, I'll take care of everything for you.
- نگران نباش، من همه چیز را برایت رسیدگی می‌کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت take care of

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «take care of» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/take-care-of

لغات نزدیک take care of

پیشنهاد بهبود معانی