امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tatty

ˈtæti ˈtæti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
ژنده، پاره‌پوره، مندرس، (کاشانی) وشگوا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adjective
پیش‌پا‌افتاده، مبتذل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tatty

  1. adjective Showing signs of wear and tear or neglect
    Synonyms: shabby, ratty, tacky, scruffy, moth-eaten, bedraggled, broken-down, decaying, decrepit, dilapidated, dingy, down-at-heel, faded, mangy, rundown, scrubby, brassy, cheap, seedy, flash, shoddy, sleazy, flashy, tattered, threadbare, garish, gaudy, gimcrack, loud, meretricious, tawdry, trashy

ارجاع به لغت tatty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tatty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tatty

لغات نزدیک tatty

پیشنهاد بهبود معانی