با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Tautology

tɑːˈtɑːlədʒi tɔːˈtɒlədʒi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun
درست نما
noun
تکرار، حشو و زائد، حشو قبیح
- "necessary essentials" is a tautology
- «ضروریات لازم» حشو قبیح است
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tautology

  1. noun
    Synonyms: redundancy, pleonasm, reiteration

ارجاع به لغت tautology

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tautology» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tautology

لغات نزدیک tautology

پیشنهاد بهبود معانی