امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tedium

ˈtiːdiəm ˈtiːdiəm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
یکنواختی، ملالت، خستگی، دلتنگی، بیزاری، طاقت‌فرسایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- three hours of utter tedium
- سه ساعت ملالت محض
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tedium

  1. noun dullness, monotony
    Synonyms:
    banality boredom deadness doldrums drabness dreariness ennui irksomeness lack of interest lifelessness routine sameness tediousness tiresomeness wearisomeness yawn
    Antonyms:
    diversion entertainment excitement

ارجاع به لغت tedium

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tedium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tedium

لغات نزدیک tedium

پیشنهاد بهبود معانی