امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Temperature

ˈtempərətʃər ˈtemprətʃə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    temperatures

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2
آب‌و‌هوا دما، درجه حرارت، درجه گرما، تب link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی آب‌و‌هوا

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the temperature of boiling water
- حرارت آب جوش
- a fifty-degree temperature
- گرمای پنجاه ‌درجه
- The baby has a temperature.
- بچه تب دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد temperature

  1. noun hotness, coldness of some degree
    Synonyms:
    body heat calefaction climate cold condition degrees febricity feverishness heat incalescence pyrexia thermal reading warmth

Collocations

  • ambient temperature

    دمای محیط، دمای پیرامونی (دمای محیطی هوا در یک زمان، مکان و شرایط معین)

ارجاع به لغت temperature

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «temperature» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/temperature

لغات نزدیک temperature

پیشنهاد بهبود معانی