امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tempo

ˈtempoʊ ˈtempəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    tempos

توضیحات

همچنین می‌توان از شکل جمع tempi به‌ جای tempos استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
(موسیقی) وقت، زمان، گام، میزان سرعت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The tempo of production increased.
- آهنگ تولید سریع‌تر شد.
- faster tempo
- گام‌های تندتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tempo

  1. noun beat, rhythm
    Synonyms: bounce, cadence, downbeat, measure, meter, momentum, pace, pulse, rate, speed, time, velocity

Collocations

  • in tempo

    (موسیقی) طبق آهنگ، با ضرب مناسب، موزون

  • out of tempo

    (موسیقی) ناموزون، نامتوافق با آهنگ یا ضرب مناسب

ارجاع به لغت tempo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tempo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tempo

لغات نزدیک tempo

پیشنهاد بهبود معانی