امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ten-strike

tɛn straɪk tɛn straɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
ورزش ضربه (در بولینگ ده پین)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- He bowled a perfect ten-strike, knocking down all ten pins with one ball.
- او ضربه‌ای عالی زد و هر ده پین را با یک توپ به زمین زد.
- She bowled a perfect ten-strike, earning her team valuable points.
- او ضربه‌ای بی‌نقص زد و امتیازات ارزشمندی را برای تیمش به ارمغان آورد.
noun informal
موفقیت بزرگ، کامیابی بزرگ
- The CEO's new marketing campaign was a ten-strike, increasing sales by 50% in just one month.
- کمپین بازاریابی جدید مدیرعامل، موفقیت بزرگ بود و در تنها در عرض یک ماه، فروش را ۵۰ درصد افزایش داد.
- The author's latest novel was a ten-strike, becoming a bestseller within its first week of release.
- تازه‌ترین رمان این نویسنده کامیابی بزرگی بود و در هفته‌ی اول انتشار در صدر پرفروش‌ترین‌ها قرار گرفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ten-strike

  1. noun A score in tenpins: knocking down all ten with the first ball
    Synonyms:
    strike
  1. noun A dazzling, often sudden instance of success
    Synonyms:
    hit sleeper smash smash hit wow boff boffo boffola

ارجاع به لغت ten-strike

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ten-strike» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ten-strike

لغات نزدیک ten-strike

پیشنهاد بهبود معانی