با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Tentatively

ˈten.t̬ə.t̬ɪv.li ˈten.tə.tɪv.li
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more tentatively
  • صفت عالی:

    most tentatively

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb
با شک‌وتردید، با دودلی
- She tentatively stepped onto the stage, unsure of how the audience would react to her performance.
- او با شک‌وتردید روی صحنه رفت و مطمئن نبود که تماشاگران چطور به اجرای او واکنش نشان خواهند داد.
- He tentatively suggested that we try a different approach to the problem, but acknowledged that it might not work.
- او با دودلی پیشنهاد کرد که رویکرد متفاوتی را برای این مسئله امتحان کنیم اما اذعان کرد که ممکن است کارساز نباشد.
adverb
به طور آزمایشی، به طور غیرقطعی، عجالتاً، فعلاً (به نحوی که ممکن است بعداً تغییر کند)
- The project is tentatively assigned to John, but we can reassign it if necessary.
- پروژه به طور آزمایشی به جان محول شده است اما در صورت لزوم می‌توانیم آن را به فردی دیگر واگذار کنیم.
- She tentatively agreed to go on the trip, but she may change her mind later.
- او به طور غیرقطعی موافقت کرد که به سفر برود اما ممکن است بعداً نظر خود را تغییر دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tentatively

  1. adjective
    Synonyms: experimentally, conditionally, provisionally

ارجاع به لغت tentatively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tentatively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tentatively

لغات نزدیک tentatively

پیشنهاد بهبود معانی