با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Tepidity

teˈpɪdɪti teˈpɪdɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
ولرم بودن
- The tepidity of the water in the pool made me hesitant to jump in.
- ولرم بودن آب استخر باعث شد که برای پریدن مردد شوم.
- The tepidity of the coffee was disappointing, as I had expected it to be piping hot.
- ولرم بودن قهوه ناامیدکننده بود زیرا انتظار داشتم لب‌سوز و بسیار داغ باشد.
noun
سستی، سست بودن، بی‌میلی، بی‌میل بودن، بی‌علاقگی، بی‌علاقه‌ بودن، بی‌اشتیاقی، بی‌اشتیاق بودن
- The tepidity of the team's play resulted in a loss.
- سستی بازی این تیم منجر به باخت شد.
- the tepidity of the employees towards the new project
- بی‌علاقگی کارمندان به پروژه‌ی جدید
- The tepidity of the students towards learning new concepts was a challenge for the teacher.
- بی‌علاقگی دانش‌آموزان در یادگیری مفاهیم جدید، برای معلم چالش بود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت tepidity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tepidity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tepidity

لغات نزدیک tepidity

پیشنهاد بهبود معانی