با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Terrestrial

təˈrestriəl təˈrestriəl
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری معنای سوم این لغت در انگلیسی آمریکایی: broadcast

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective formal
زمینی، خاکی، این جهانی، دنیوی، ارضی
- this terrestrial ball
- این گوی خاکی (کره‌ی زمین)
- The telescope's radio waves are capable of detecting distant terrestrial objects in outer space.
- امواج رادیویی این تلسکوپ قادر به تشخیص اجرام زمینی دور در فضای خارجی هستند.
adjective
زیست‌شناسی خشک‌زی
- terrestrial animals
- جانوران خشک‌زی
- The terrestrial mammals forage for food in the lush forests.
- پستانداران خشک‌زی در جنگل‌های سرسبز به‌دنبال غذا هستند.
adjective
انگلیسی بریتانیایی (بدون ماهواره و از تلویزیون پخش شده باشد.) زمینی
- Terrestrial television channels are broadcast from stations on the ground and do not use satellites.
- شبکه‌های تلویزیونی زمینی از ایستگاه‌های روی زمین پخش می‌شوند و از ماهواره استفاده نمی‌کنند.
- I prefer terrestrial TV over satellite TV.
- من تلویزیون زمینی را به تلویزیون ماهواره‌ای ترجیح می‌دهم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد terrestrial

  1. adjective earthly
    Synonyms: earthbound, earthlike, earthy, global, mundane, physical, profane, prosaic, secular, sublunary, subsolar, telluric, temporal, terrene, uncelestial, unspiritual, worldly
    Antonyms: cosmic, heavenly, otherworldly

ارجاع به لغت terrestrial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «terrestrial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/terrestrial

لغات نزدیک terrestrial

پیشنهاد بهبود معانی