با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

The Necessary

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
هر آنچه لازم است، ملزوم
- I'll do the necessary to get the job done.
- من هر آنچه لازم است را انجام خواهم داد تا کار انجام شود.
- He has spent the necessary money on detection.
- پول لازم را به‌منظورِ شناساییِ [حقیقت] خرج کرده است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت the necessary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «the necessary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/the-necessary

لغات نزدیک the necessary

پیشنهاد بهبود معانی