با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Theorem

ˈθiːrəm ˈθɪərəm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun
قضیه
noun
قضیه، برهان، مسئله، قاعده، نکره
- a policy based on the theorem that the best defense is offense
- سیاستی مبتنی بر این اصل که بهترین دفاع حمله است
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد theorem

  1. noun explanation based on hypothesis and experiments
    Synonyms: assumption, axiom, belief, deduction, dictum, doctrine, formula, fundamental, law, postulate, principium, principle, proposition, rule, statement, theory, thesis
    Antonyms: fact, proof

لغات هم‌خانواده theorem

ارجاع به لغت theorem

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «theorem» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/theorem

لغات نزدیک theorem

پیشنهاد بهبود معانی