امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Thick-skinned

ˈθɪkskɪnd ˈθɪkskɪnd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
پوست‌کلفت، مقاوم، سرسخت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- It takes a thick-skinned person to handle the pressures of working in a high-stress environment.
- تحمل فشارهای ناشی از کار در محیط‌های پر استرس، فردی پوست‌کلفت را می‌طلبد.
- The CEO's thick-skinned approach allowed him to make tough decisions without being overly influenced by others' opinions.
- رویکرد مقاوم مدیرعامل به او امکان می‌داد بدون اینکه بیش از حد تحت‌تأثیر نظرات دیگران قرار بگیرد، تصمیمات سخت را بگیرد.
adjective
پوست‌کلفت، ضخیم‌پوست، ستبرپوست
- Elephants are known for their thick-skinned nature, which helps protect them from predators.
- فیل‌ها به خاطر طبیعت پوست‌کلفتشان معروف هستند که به محافظت از آن‌ها در برابر شکارچیان کمک می‌کند.
- The rhinoceros has a thick-skinned body that acts as armor against potential threats.
- کرگدن بدنی ستبرپوست دارد که به عنوان زره در برابر تهدیدات احتمالی عمل می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thick-skinned

  1. adjective hardened
    Synonyms: benumbed, callous, coldhearted, hard-as-nails, hardhearted, insensitive, seasoned, tough, toughened, unbending, unfeeling

ارجاع به لغت thick-skinned

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thick-skinned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/thick-skinned

لغات نزدیک thick-skinned

پیشنهاد بهبود معانی