امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Thinkable

ˈθɪŋkəbl ˈθɪŋkəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
فکرکردنی، اندیشه‌پذیر، قابل‌فکر، ممکن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thinkable

  1. adjective believable, feasible
    Synonyms:
    cogitable comprehendible comprehensible conceivable convincing imaginable likely possible practicable practical presumable reasonable supposable within realm of possibility within the limits
    Antonyms:
    impossible inconceivable unbelievable unfeasible unlikely unthinkable

لغات هم‌خانواده thinkable

ارجاع به لغت thinkable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thinkable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/thinkable

لغات نزدیک thinkable

پیشنهاد بهبود معانی