با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Throughput

ˈθruːpʊt ˈθruːpʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(در کامپیوتر) توان عملیاتی، ظرفیت پذیرش، توان بازدهی، فرا گذاشت، توانش زمانی، کارآیی
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت throughput

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «throughput» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/throughput

لغات نزدیک throughput

پیشنهاد بهبود معانی