با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Thymus

ˈθaɪməs ˈθaɪməs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کالبدشناسی تیموس (غده‌ای در قسمت فوقانی قفسه‌ی سینه و زیر جناغ (سینه) که در ایمنی نقش دارد)
- The thymus plays a crucial role in cell-mediated immunity.
- تیموس نقش مهمی در ایمنی سلولی دارد.
- The size and activity of the thymus gradually decrease after puberty.
- اندازه و فعالیت تیموس پس از بلوغ به‌تدریج کاهش می‌یابد.
noun
گیاه‌شناسی آویشن (سرده‌ای از تیره‌ی نعناعیان)
- The thymus is a genus of aromatic plants found in Europe, North Africa, and Asia.
- آویشن سرده‌ای از گیاهان معطر است که در اروپا، شمال آفریقا و آسیا یافت می‌شود.
- Thymus species can be found in various regions across the world.
- گونه‌های آویشن را می‌توان در مناطق مختلف در سراسر جهان یافت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thymus

  1. noun Large genus of Old World mints: thyme
    Synonyms: genus Thymus
  2. noun A ductless glandular organ at the base of the neck that produces lymphocytes and aids in producing immunity; atrophies with age
    Synonyms: thymus gland

ارجاع به لغت thymus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thymus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/thymus

لغات نزدیک thymus

پیشنهاد بهبود معانی