گذشتهی ساده:
tickedشکل سوم:
tickedسومشخص مفرد:
ticksوجه وصفی حال:
tickingشکل جمع:
ticksتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- (انگلیس - عامیانه) سرزنش کردن، مؤاخذه کردن 2- ( عامیانه) خشمگین کردن، عصبی کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tick» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tick