گذشتهی ساده:
tidiedشکل سوم:
tidiedسومشخص مفرد:
tidiesوجه وصفی حال:
tidyingصفت تفضیلی:
tidierصفت عالی:
tidiestتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(انگلیس - عامیانه) کنار گذاشتن، انبار کردن، سر جای خود گذاشتن
مرتب کردن، (چیزها را) سر جای خود گذاشتن، منظم کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tidy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tidy