با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Timber

ˈtɪmbər ˈtɪmbə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    timbered
  • شکل سوم:

    timbered
  • سوم شخص مفرد:

    timbers
  • وجه وصفی حال:

    timbering
  • شکل جمع:

    timbers

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive interjection C2
چوب، تیر، الوار، کنده، درخت الواری، صدای خشک، ناهنجار، طنین‌دار شبیه صدای زنگ، با الوار و تیر پوشاندن
- ridge timber
- الوار پل‌سازی
- the rivers and timbers of Colorado
- رودها و جنگلهای کلرادو
- a man of this timber
- مردی با این جربزه
- presidential timber
- استعداد رئیس‌جمهور شدن
- management timber
- لیاقت مدیریت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد timber

  1. noun trees, wood
    Synonyms: balk, beam, board, boom, club, forest, frame, girder, grove, hardwood, log, mast, plank, pole, rafter, rib, stake, timberland, weald, woodland, woodlot, woods

Collocations

  • timber yard

    (انگلیس) میدان الوار‌فروشی (امریکا: lumberyard)

ارجاع به لغت timber

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «timber» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/timber

لغات نزدیک timber

پیشنهاد بهبود معانی