امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tireless

ˈtaɪrləs ˈtaɪələs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بی‌لاستیک، خستگی‌ناپذیر، نافرسودنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tireless

  1. adjective determined
    Synonyms:
    active ball of fire eager energetic enthusiastic grind hard-working hyper incessant indefatigable industrious jumping on the go perky persevering resolute steadfast strenuous unflagging untiring unwearied unwearying vigorous
    Antonyms:
    beat tired unenthusiastic weary worn out

لغات هم‌خانواده tireless

  • verb - transitive
    tire

ارجاع به لغت tireless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tireless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tireless

لغات نزدیک tireless

پیشنهاد بهبود معانی