امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Titan

    ˈtaɪtn ˈtaɪtn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    (افسانه یونان) تیتان، غول‌پیکر، خدای خورشید

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد titan

    1. noun One that is extraordinarily large and powerful
      Synonyms:
      behemoth giant goliath jumbo leviathan mammoth monster whopper
    1. noun A person of exceptional importance and reputation
      Synonyms:
      colossus giant hercules behemoth gargantua heavyweight

    ارجاع به لغت titan

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «titan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/titan

    لغات نزدیک titan

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return