با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

To Boot

tə but tʊ buːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom
قدیمی به‌علاوه، اضافه بر آن، همچنین، هم، وَ نیز، علاوه بر آن
- Our team won the game and scored five extra points to boot.
- تیم ما در این بازی پیروز شد و نیز پنج امتیاز اضافی به دست آورد.
- Not only did she pass the exam, but she received a scholarship to boot.
- او نه‌تنها در امتحان قبول شد، بلکه بورسیه‌ی تحصیلی هم دریافت کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت to boot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «to boot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/to-boot

لغات نزدیک to boot

پیشنهاد بهبود معانی