امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tolerable

ˈtɑːlərəbl ˈtɒlrəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
تحمل‌پذیر، قابل‌تحمل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
adjective
قابل تحمل، به‌نسبت خوب، میانه، متوسط، قابل‌قبول، مدارا پذیر
- This degree of heat is tolerable.
- این میزان حرارت تحمل‌پذیر است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tolerable

  1. adjective acceptable, good enough
    Synonyms:
    adequate allowable all right average bearable better than nothing common decent endurable fair fairly good fair to middling goodish indifferent livable mediocre middling not bad okay ordinary passable presentable respectable run-of-the-mill satisfactory so-so sufferable sufficient supportable sustainable tidy unexceptionable unexceptional unimpeachable
    Antonyms:
    bad intolerable unacceptable unbearable

ارجاع به لغت tolerable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tolerable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tolerable

لغات نزدیک tolerable

پیشنهاد بهبود معانی