امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tollkeeper

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
متصدی وصول عوارض، باجگیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tollkeeper

  1. noun Someone employed to collect tolls
    Synonyms:
    tollman tollgatherer toll-collector toll taker toll agent toller

ارجاع به لغت tollkeeper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tollkeeper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tollkeeper

لغات نزدیک tollkeeper

پیشنهاد بهبود معانی