با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Tomahawk

ˈtɑːməhɒːk ˈtɒməhɔːk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    tomahawked
  • شکل سوم:

    tomahawked
  • سوم شخص مفرد:

    tomahawks
  • وجه وصفی حال:

    tomahawking
  • شکل جمع:

    tomahawks

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
تاماهاک (نوعی تبر بومی آمریکای شمالی)
- The Native American warrior brandished his tomahawk with skill and precision.
- جنگجوی بومی آمریکایی تاماهاک خود را با مهارت و دقت در هوا تکان داد.
- He learned how to throw a tomahawk accurately during his training in Native American combat techniques.
- او در آموزش تکنیک‌های رزمی بومیان آمریکا، نحوه‌ی پرتاب دقیق تاماهاک را آموخت.
noun countable
تاماهاک (نوعی موشک جنگی دوربرد)
- Tomahawks are known for their accuracy to strike specific objectives during flight.
- تاماهاک‌ها به دقت در ضربه زدن به اهداف خاص در طول پرواز معروف هستند.
- The military deployed several tomahawks to neutralize enemy targets.
- ارتش چندین تاماهاک را برای خنثی کردن اهداف دشمن مستقر کرد.
noun countable
غذا و آشپزی استیک بااستخوان
- I ordered a juicy tomahawk for dinner.
- برای شام استیک بااستخوان آبدار سفارش دادم.
- We grilled the tomahawk.
- استیک بااستخوان را گریل کردیم.
verb - transitive
با تاماهاک بریدن (یا کشتن یا حمله کردن)
- He tomahawked the tree trunk.
- تنه‌ی درخت را با تاماهاک برید.
- The warrior skillfully tomahawked his opponent.
- جنگجو به طرز ماهرانه‌ای حریف خود را به با تاماهاک کشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tomahawk

  1. noun Weapon consisting of a fighting ax; used by North American Indians
    Synonyms: hatchet, indian club, ax, war ax, stone ax, poggamoggan

Idioms

ارجاع به لغت tomahawk

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tomahawk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tomahawk

لغات نزدیک tomahawk

پیشنهاد بهبود معانی