با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Tongue-tie

ˈtʌŋˌtaɪ ˈtʌŋˌtaɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم شخص مفرد:

    tongue-ties
  • وجه وصفی حال:

    tongue-tying

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
بند آوردن (زبان)
- The heavy chains of fear tongue-tie the prisoner.
- زنجیر سنگین ترس، زبان زندانی را بند می‌آورد.
- The shocking revelation tongue-tied the audience.
- افشاگری تکان‌دهنده زبان حاضران را بند آورد.
noun
پزشکی گره زبانی (عارضه‌ای که در آن فرنولوم زبانی به نزدیک نوک زبان متصل است)
- The tongue-tie made it difficult for the child to speak clearly.
- گره زبانی باعث می‌شد کودک نتواند به‌طور واضح صحبت کند.
- The baby was diagnosed with a tongue-tie shortly after birth.
- مدت کوتاهی پس از تولد نوزاد تشخیص داده شد که او دچار گره زبانی است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت tongue-tie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tongue-tie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tongue-tie

لغات نزدیک tongue-tie

پیشنهاد بهبود معانی