با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Top 40 (or Forty)

American: ˈtɑːpˈfɔːrtiɔːrˈfɔːrti British: tɒpˈfɔːtiɔːˈfɔːti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun plural
(موسیقی) چهل تای اول، چهل قطعه‌ی صوتی پرفروش در یک دوره معین
- They reached the top 40 seventeen times between 1964 and 1967.
- آن‌ها بین سال های ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۷ هفده بار به چهل تای اول رسیدند.
- She never had a song in the Top 40.
- هیچ‌‌وقت هیچ‌کدام از آهنگ‌هایش در چهل تای اول نبوده است.
adjective
(موسیقی) مربوط به چهل تای اول، مربوط به چهل قطعه‌ی صوتی پرفروش در یک دوره معین
- Top 40 chart
- جدول چهل تای اول
- Top 40 hits
- بازدیدهای چهل تای اول
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد top 40 (or forty)

  1. noun popular music
    Synonyms: bestsellers, hit parade, hits, the charts, top of the charts, top twenty

ارجاع به لغت top 40 (or forty)

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «top 40 (or forty)» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/top-40-or-forty

لغات نزدیک top 40 (or forty)

پیشنهاد بهبود معانی