امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Topless

ˈtɑːpləs ˈtɒpləs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بی‌نوک، بی‌سر، بی‌قله، (مجازاً) بی‌انتها، (لباس شنای زنانه) بی‌بالاتنه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a topless jar
- بستوی بدون در (بی سرپوش)
- a topless dancer
- رقاص عریان سینه
- a topless tower
- برج سربه‌‌فلک‌کشیده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد topless

  1. adjective Having no top
    Synonyms:
    bare-breasted almost nude bare to the waist exposed braless
    Antonyms:
    topped

لغات هم‌خانواده topless

  • verb - transitive
    top

ارجاع به لغت topless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «topless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/topless

لغات نزدیک topless

پیشنهاد بهبود معانی