با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Topography

    təˈpɑːɡrəfi təˈpɒɡrəfi
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    نقشه‌برداری، مکان‌نگاری، مساحی
    - cerebral topography
    - جای‌نگاری مغز سر
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد topography

    1. noun The character, natural features, and configuration of land
      Synonyms: terrain

    ارجاع به لغت topography

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «topography» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/topography

    لغات نزدیک topography

    پیشنهاد بهبود معانی