با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Totem

ˈtoʊt̬əm ˈtəʊtəm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
نماد، سمبل، مظهر
- The totem of the sports team was a bear.
- نماد این تیم ورزشی خرس بود.
- The lotus flower is often used as a totem of purity and enlightenment in Buddhist teachings.
- از گل نیلوفر آبی در آموزه‌های بودایی اغلب به عنوان مظهر خلوص و روشنگری استفاده می‌شود.
noun countable
توتم (درخت یا جانوری که سر‌خپوستان حفظ و حامی روحانی خود دانسته و از تجاوز بدان یا خوردن گوشت آن خودداری می‌کنند)
- The Native American tribe believed that the bear was their totem.
- قبیله‌ی بومیان آمریکا معتقد بودند که خرس توتم آن‌هاست.
- The totem of the clan was a sacred tree.
- توتم این قبیله درختی مقدس بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد totem

  1. noun
    Synonyms: emblem, symbol, fetish, figure, pole, representation, crest, token

ارجاع به لغت totem

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «totem» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/totem

لغات نزدیک totem

پیشنهاد بهبود معانی