امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tours

ˈtʊrz tʊəz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    toured
  • شکل سوم:

    toured
  • وجه وصفی حال:

    touring

معنی

A2
شهر تور (در مرکز فرانسه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tours

  1. noun A period of time spent in military service
    Synonyms:
    times stretches hitches enlistments
  1. noun A shift of work
    Synonyms:
    stints watches turns tricks times stretches spells shifts hitches goes bouts assignments
  1. noun A time for working (after which you will be relieved by someone else)
    Synonyms:
    journeys voyages safaris pilgrimages turns travels circuits promenades spells expeditions trips goes excursions
  1. noun A circuit
    Synonyms:
    rounds turns orbits cycles circuits circles
  1. verb
    Synonyms:
    visits rides journeys courses

ارجاع به لغت tours

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tours» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tours

لغات نزدیک tours

پیشنهاد بهبود معانی