با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Transcription

trænˈskrɪpʃn trænˈskrɪpʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    transcriptions

معنی‌ها

noun
آوانویسی، رونویسی، استنساخ، سواد‌برداری، رونوشت
noun
رونویسی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد transcription

  1. noun The act of making a record (especially an audio record)
    Synonyms: recording, arrangement, arranging
  2. noun Something written, especially copied from one medium to another, as a typewritten version of dictation
    Synonyms: written text

ارجاع به لغت transcription

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «transcription» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/transcription

لغات نزدیک transcription

پیشنهاد بهبود معانی