امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Transferable

trænsˈfɜːrəbl trænsˈfɜːrəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
انتقال‌پذیر، قابل‌انتقال، قابل ورابری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
adjective
انتقال پذیر، قابل واگذاری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد transferable

  1. adjective Legally transferable to the ownership of another
    Synonyms: assignable, negotiable, movable, conveyable, transferrable, transmittable, interchangeable, exchangeable, consignable, portable, devisable, moveable, conductible, transportable
    Antonyms: isolated, nontransferable, fixed

ارجاع به لغت transferable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «transferable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/transferable

لغات نزدیک transferable

پیشنهاد بهبود معانی