با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Transitivity

ˌtrænsəˈtɪvəti ˌtrænsəˈtɪvəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
زودگذری، انتقال‌پذیری، حالت متعدی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد transitivity

  1. noun The grammatical relation created by a transitive verb
    Synonyms: transitiveness
    Antonyms: intransitivity

ارجاع به لغت transitivity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «transitivity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/transitivity

لغات نزدیک transitivity

پیشنهاد بهبود معانی