با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Travel Agent

ˈtrævəl ˈeɪdʒənt ˈtræv(ə)l ˈeɪdʒ(ə)nt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
کارمند آژانس مسافرتی
- The travel agent booked our flights.
- کارمند آژانس مسافرتی پروازهای ما را رزرو کرد.
- The travel agent gave us a list of recommended hotels.
- کارمند آژانس مسافرتی به ما فهرستی از هتل‌های پیشنهادی داد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت travel agent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «travel agent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/travel-agent

لغات نزدیک travel agent

پیشنهاد بهبود معانی