با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Trawler

ˈtrɒːlər ˈtrɔːlə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
گوفه کِش، کشتی ماهیگیری، قایق ماهیگیری، کرجی ماهیگیری (با تور کیسه‌ای)
- The trawler sailed out to sea in search of fresh catch.
- گوفه‌کش در جستجوی صید تازه به دریا رفت.
- A group of fishermen unloaded their haul from the trawler onto the dock.
- گروهی از ماهیگیران محموله‌های خود را از کرجی ماهیگیری بر روی اسکله خالی کردند.
noun countable
ماهیگیر (با تور کیسه‌ای)
- The experienced trawler knew exactly where to find the best fishing spots.
- ماهیگیر باتجربه دقیقاً می‌دانست که بهترین نقاط ماهیگیری را کجا پیدا کند.
- As a commercial trawler, he spent most of his days out at sea searching for fish.
- او به‌عنوان یک ماهیگیر بازرگان، بیشتر روزهای خود را در دریا به جستجوی ماهی می‌گذراند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد trawler

  1. noun A fishing boat that uses a trawl net or dragnet to catch fish
    Synonyms: dragger

ارجاع به لغت trawler

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trawler» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trawler

لغات نزدیک trawler

پیشنهاد بهبود معانی