امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Trek

trek trek
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    trekked
  • شکل سوم:

    trekked
  • سوم‌شخص مفرد:

    treks
  • وجه وصفی حال:

    trekking
  • شکل جمع:

    treks

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive
سفر (طولانی و به‌سختی) پیاده‌روی کردن، حرکت کردن، مسافرت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The group will trek to the summit before noon.
- این گروه قبل‌ازظهر به‌سمت قله حرکت خواهد کرد.
- He loves to trek in remote areas where few people go.
- او عاشق پیاده‌روی در مناطق دورافتاده است که افراد کمی به آنجا می‌روند.
noun countable C1
سفر سفر (سخت و طولانی معمولاً پیاده)
- We embarked on a trek to explore the hidden valleys.
- ما برای کاوش در دره‌های پنهان، سفری را آغاز کردیم.
- She planned a three-day trek across the dense forest.
- او یک سفر سه‌روزه در میان جنگل انبوه را برنامه‌ریزی کرد.
noun countable informal
پیاده‌روی طولانی، پیاده‌روی سخت
- After a long trek in the woods, we finally reached the campsite.
- پس‌از یک پیاده‌روی طولانی در جنگل، بالاخره به محل کمپینگ رسیدیم.
- The trek through the mountains left us exhausted but exhilarated.
- پیاده‌روی سخت در میان کوه‌ها، ما را خسته اما شادمان کرد.
verb - intransitive C1
سفر (افریقای جنوبی) با گاری سفر کردن (که توسط گاو نر کشیده می‌شود)
- The explorers trekked across the desert, facing extreme heat and sandstorms.
- کاوشگران با گرمای شدید و طوفان‌های شن در سراسر صحرا با گاری سفر کردند.
- We decided to trek through South Africa, experiencing the countryside by ox wagon.
- ما تصمیم گرفتیم در آفریقای جنوبی با گاری سفر کنیم و حومه‌ی شهر را با گاری گاو تجربه کنیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد trek

  1. noun long journey
    Synonyms: expedition, footslog, hegira, hike, long haul, march, odyssey, peregrination, slog, tramp, travel, trip
  2. verb journey
    Synonyms: be on the move, be on the trail, foot, hike, hit the road, march, migrate, plod, range, roam, rove, slog, traipse, tramp, travel, trudge, walk
    Antonyms: stay

ارجاع به لغت trek

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trek» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trek

لغات نزدیک trek

پیشنهاد بهبود معانی