امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Trendy

    ˈtrendi ˈtrendi
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      trendier

    • صفت عالی:

      trendiest

    معنی‌ها

    adjective C1
    (عامیانه) مطابق آخرین مد، مد روز، باب روز، رایج

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    adjective
    (عامیانه) (آدم) مدپرست، شیک، اهل مد
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد trendy

    1. adjective in fashion, style
      Synonyms:
      à la mode contemporary fashionable fly in in vogue latest modish now popular stylish swank tony up-to-the-minute voguish with-it
      Antonyms:
      old-fashioned unfashionable unstylish

    ارجاع به لغت trendy

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «trendy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trendy

    لغات نزدیک trendy

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return