امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tribe

traɪb traɪb
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    tribes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
تبار، قبیله، طایفه، ایل، عشیره، (در جمع) قبایل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Bakhtiary tribe
- ایل بختیاری
- Lorestan tribes
- عشایر لرستان
- the tribe of court poets
- دار‌ و‌ دسته‌ی شعرای درباری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tribe

  1. noun ethnic group; family
    Synonyms:
    association blood caste clan class division dynasty horde house ilk kin kind kindred lineage people race seed society sort stock type

ارجاع به لغت tribe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tribe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tribe

لغات نزدیک tribe

پیشنهاد بهبود معانی