با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Tribe

traɪb traɪb
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    tribes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
تبار، قبیله، طایفه، ایل، عشیره، (در جمع) قبایل
- Bakhtiary tribe
- ایل بختیاری
- Lorestan tribes
- عشایر لرستان
- the tribe of court poets
- دار‌ و‌ دسته‌ی شعرای درباری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tribe

  1. noun ethnic group; family
    Synonyms: association, blood, caste, clan, class, division, dynasty, horde, house, ilk, kin, kind, kindred, lineage, people, race, seed, society, sort, stock, type

ارجاع به لغت tribe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tribe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tribe

لغات نزدیک tribe

پیشنهاد بهبود معانی