امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Triple

    /ˈtrɪp.əl/ /ˈtrɪp.əl/
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      tripled

    • شکل سوم:

      tripled

    • سوم‌شخص مفرد:

      triples

    • وجه وصفی حال:

      tripling

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    adjective
    سه برابر، سه‌گانه، سه مرتبه، سه‌تایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    noun adjective adverb
    سه گانه، سه برابر، سه جزیی، سه گروهی، سه برابرکردن، سه برابر چیزی بودن
    - His income has tripled.
    - درآمد او سه برابر شده است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد triple

    1. noun three of something
      Synonyms:
      leash set of three ternion threesome trey triad triangle trilogy trine trinity triplet triplicate triptych triumvirate triune troika

    ارجاع به لغت triple

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «triple» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/triple

    لغات نزدیک triple

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return